زندان عالی ترین جایی بود که قاتل فراری می‌توانست در آنجا مخفی شود. او که از ۹ سال قبل از سوی پلیس تحت تعقیب قرار داشت هنگامی که به اتهام قاچاق مواد‌مخدر دست

عبارات مهم : جنایت
شامگاه ۲۹ اردیبهشت ماه سال ۸۷ به مأموران پلیس ورامین خبر رسید که نزاع خونینی بین ۲ جوان رخ داده هست. هنگامی که مأموران به محل اتفاق رسیدند درگیری آخر یافته و یکی از طرفین به علت جراحت شدید به بیمارستان انتقال یافته شده است بود. با اینکه پزشکان تلاش زیادی کردند تا این جوان از فوت نجات یابد، ولی او به علت خونریزی شدید ساعتی بعد جانش را از دست داد. با شروع تحقیقات در این باره چندین شاهد شهادت دادند که جوانی به نام برزو عامل این جنایت هست.

او بعد از قتل گریخته بود و هیچ کس از وی اطلاعی نداشت. یکی از شاهدان گفت: مقتول سر کوچه ایستاده بود که متهم سر رسید و بی جهت با او درگیر شد و در نهایت با چاقو به وی ضربه زد و گریخت. کارآگاهان آگاهی درتلاش بودند که با سرنخ های موجود متهم را دستگیر کنند، ولی او مدام مخفیگاهش را عوض کردن می داد. در این شرایط همچنان پرونده این قتل روی میز افسران آگاهی قرار داشت.

۸ سال بعد

با گذشت ۸ سال از این جنایت، متهم همچنان فراری بود تا اینکه با کمک اداره تشخیص هویت سرنخ های تازه ای به دست آمد. این شواهد نشان می داد متهم مدتی قبل به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگیر شده، ولی با هویتی جعلی خودش را معرفی کرده و حالا در زندان به سر می برد. هرچند باور این عنوان سخت بود، ولی واقعیت داشت. به این ترتیب متهم از زندان به پلیس آگاهی انتقال یافته شد و بعد از ۸ سال به قتل اعتراف کرد. او گفت: قصد ارتکاب جنایت نداشته و از کاری که کرده پشیمان هست. در این شرایط پرونده او با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان پایتخت کشور عزیزمان ایران فرستاده شد.

در دادگاه

در جلسه محاکمه که صبح دیروز در شعبه دوم به ریاست قاضی محسن زالی بوئینی و با حضور دکتر ابراهیم اسلامی برگزار شد ابتدا مادر، برادر و خواهر مقتول به عنوان اولیای دم در جایگاه ایستادند و گفتند خواسته ارزش قصاص قاتل هست. در ادامه متهم به دفاع از خود پرداخت و گفت: من از کوچه می گذشتم که مقتول را دیدم. چون چند شب قبل افراد ناشناسی به دیوار منزل مان تیراندازی کرده بودند از او در این باره پرسیدم، ولی او با من درگیر شد.

بعد از آنکه چند مشت و لگد به یکدیگر زدیم او برایم چاقو کشید. من هم چاقویی که داشتم از جیبم بیرون کشیدم و به او ضربه ای زدم و فرار کردم. در این درگیری من هم مجروح شده است بودم و جهت درمان به بیمارستان رفتم، ولی یک روز بعد فهمیدم که او به قتل رسیده هست.

به همین علت از وحشت به سوادکوه فرار کردم و در ادامه مدام محل زندگی ام را عوض کردن می دادم تا اینکه به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگیر شدم، ولی خودم را با نام دیگری معرفی کردم و هیچ کس متوجه نشد که من به خاطر قتل تحت تعقیب هستم. تا اینکه چند ماه قبل بالاخره با انگشت نگاری رازم برملا شد. با آخر دفاعیات متهم ختم جلسه اعلام شد.

منبع: روزنامه همشهری

انتهای پیام/